به نام خداوند یکتا.
سلام بر همگنان ارجمند.
بنده نه آریایی پرستم، نه معتقدم نژادم خالصه، نه ملت ها و نژادهای دیگه رو کمتر از ایرونی ها می دونم، نه دوست دارم طوری حرف بزنم که انگار تمدن ایران باستان سرچشمه همه دانایی و فرهنگ و دستاوردهای بشریه. ولی خدا می دونه که همه ما خصوصاً دست اندر کاران در زمینه معرفی تمدن بزرگ کشورمون کوتاهی کردیم. انقدر کوتاهی کردیم و انقدر خودمون رو کم دیدیم که بعضی هامون باورمون شده واقعاً چیزی نداریم.
امشب کلی با خودم جنگیدم تا بپذیرم که فیلمی که پیوندشو آقای Spring گذاشته بود از اینترنت بگیرم و ببینم. و دیدم! و دیدنش باعث شد نخست بخندم، بعد بعد از مدت ها عصبانی بشم و بعد منگ!
از طرفی در این انجمن دوستانی رو می بینم که گفتگو باهاشون واقعاً برام آموزندست، و احساس می کنم در جستجوی حقیقت هستن. و از طرف دیگه هم انبوه افرادی که حتی نمی دونن در پیام قبلی چی نوشتن. کاش مثل برخی شبکه های اجتماعی می شد برخی افراد رو حذف کرد تا فقط پیام های با ارزش باقی بمونه و وقت دوستان به خودن پیام های بی فایده تلف نشه؛ بگذریم.
این فیلم به نام «تأملی در بنیان تاریخ ایران» درباره آثار معماری دوره ساسانی و اشکانی در ایرانه، بگذریم که آقای پورپیرار بجز تاریخ یک دکترای تخصصی در زمینه باستان شناسی و یکی هم در زمینه معماری دارن. در این فیلم که نمی دونم به دست کی تهیه شده، با استفاده از دیدگاه پر فیض ایشون همه زیر و بم کار رو به خوبی شناخته و درباره همه زوایای تمدنی مانند یک متخصص با تسلط کامل تشریح می شه!
بله دوستان می گفتم، نقل قول ها به طور مستقیم آورده شده تا باعث سوء تفاوهم نشود و متهم به دروغ پردازی نشویم:
«... در این فیلم که در حکم افزوده ای بر فیلم قبلی است، با بیان خلاصه ای از یادداشت های شماره 90 و 95 تا 102 وبلاگ حق و صبر به آدرس
http://naria5.blogfa.com و نیز نگاهی مختصر به کتاب های اشکانیان و ساسانیان از مجموعه ”تأملی در بنیان تاریخ ایران“ نوشته آقای ناصر پورپیرار به ارائه تصویر واقعی سلسله های اشکانی و ساسانی می پردازیم. اگر چه این بحث می تواند مکملی بر فیلم قبل و ایجاد زمینه ای برای مقایسه آثار این سلسله ها با امپراتوری روم نیز باشد.
اشکانیان و ساسانیان سلسله هایی هستند که در مجموع 900 سال از تاریخ ایران را به خود اختصاص داده اند؛ اما آثار باقی مانده از آنان به هیچ وجه مؤید وجود این سلسله ها و قدرت آنها نیست.»(صفحه 3)
خوب طبق نظر بیشتر محققین از 138 پیش از میلاد تا 220 میلادی و ساسانیان از 224 میلادی تا 651 میلادی حکومت کردید که اگه جمع بزنیم با وجود تمام گسست های تاریخی نزدیک به 900 سال را شامل می شود، اما ایشون این تمدن ها رو با امپراتوری روم مقایسه می کنه و در این مقایسه هم آثار تمام امپراتوری روم (شامل روم باستان، روم شرقی یا بیزانس و روم مقدس) رو برای ادعاش مثال می آورد. که با شکل حساب کردن ایشون می شه حدود 1500 سال یعنی نزدیک به دو برابر ساسانیان و اشکانیان. و البته این رو هم باید در نظر گرفت که در دوران های نزدیک تر به دوران معاصر وسعت آثار معماری و هنری بسیار گسترده تر بوده. ایشون آثار برامانته و میکل آنجلو رو هم جزء امپراتوری روم فرض کردن، البته درسته ولی امپراتوری روم مقدس در دوران رنسانس نه روم باستان.مراجعه بفرمایید به صفحات 24، 25 و 40
«به این نقشه ها نگاهی بیندازید. اینها نمونه ای از نقشه هایی هستند که به عنوان قلمرو امپراتوری های هخامنشی ، اشکانی و ساسانی معرفی شده اند. آیا آنچه در این نقشه ها آمده است با واقعیت مطابق است؟ مثلا آیا شما در مصر ، ترکیه ، عراق ، سوریه ، افغانستان ، پاکستان و ... آثار هخامنشی به سبک تخت جمشید و یا چیز دیگری که بتوان نام هخامنشی بر آن گذارد می بینید و آیا در این سرزمین ها نشانه های فرهنگ هخامنشی مانند خط میخی ، معماری هخامنشی و سایر نمادهای هخامنشی مانند سر ستون های گاوی شکل و ... وجود دارد؟ جواب منفی است.»(صفحه 4)
خوب این رو البته از بی سوادی ایشون می دونم و کم کاری گردانندگان فرهنگ ایرانی که خیال می کنن آثاری از هخامنشیان در سایر نقاط امپراتوری آنان وجود نداشته است، در مقایسه با سایر امپراتوری های همدوره با هخامنشیان (که البته چند تایی هم بیشتر نیست) هخامنشیان در خارج از مرزهای خود آثار قابل توجهی دارند. مسلماً درست نیست هخامنشیان رو با امپراتوری روم مقایسه کرد بلکه حداقل هخامنشیان رو با اسکند و سلوکیان مقایسه کرد که هم از نظر فاصله زمانی هر دو حدود 300 سال حکومت کرده اند و هم از نظر موقعیت زمانی کمابیش در یک محدوده زمانی قرار دارند.
تا اونجایی که بنده اطلاع دارم، بجز هزاران ابزار و لوازم و اشیاء تاریخی هخامنشی یافت شده در سراسر امپراتوری هخامنشیان که اگه لازم باشه نشانی شون رو تو موزه های ملی همه کشورهای همسایه بدم درباره آثاری که نمی شه جابجاش کرد این ها رو می دونم:
1- در منطقه ماردين تركيه و در مجاورت قلعه «دارا» که یک قلعه رومی است به تازگی آثار یک شهر هخامنشی یافت شده که بررسی ها روی آن همچنان ادامه دارد اما نکته قابل توجه سبک معماری هخامنشی ست که در خانه های این شهر دیده می شود. و بر خلاف طرز فکر کوته بینانه درباره سرستون ها سبک معماری ساختمان ها رو بیشتر از روش های ساختمانی، مصالح و فن آوری ساخت تشخیص می دن و در کنار اون شناخت شکل ها و نمادها کار برد داره،شما در شهر استخر که در کنار پارسه قرار دارد هم نمی توانید یک سردیس گاو یا سرستون سنگی پیدا کنید، پس می توان نتیجه گرفت این شهر هخامنشی نیست؟ در کل شهر آتن بجز اکرو پلیس یک ستون دریک پیدا نمی کنید، پس «آگورا» ها و آثار تپه دلفی رو غیر یونانی به حساب آوریم؟ نمی دونم این چه استدلالیه؟
2- در کشور مصر ابراهه
نقشه کانال داریوش در مصر همراه بخش مصری کتیبه این کانال منبع: (ghiasabadi.com)
نام داریوش بزرگ در این کتیبه مصری:
و بخش میخی، ارامی سنگ نوشته:
منبع (ghiasabadi.com)
بعلاوه جناب کمبوجیه یک گروه از سربازانش رو در طوفان شن از دست داد که به تازگی پیدا شدن و پژوهش گران ایتالیایی روشون پژوهش کردن:
اینم پیوند اخبار برخی آثار یافت شده:
http://news.discovery.com/history/camby ... ahara.html
http://news.discovery.com/history/camby ... mages.html
http://www.iran-newspaper.com/1388/8/28 ... /index.htm
منبع برای مطالعه بیشتر:
«مطالعه بخشی از یافتههای باستانشناسی مرتبط با هنر دوره هخامنشیان در مصر» نوشته رحیم ولایتی، نشریه باغ هنر، شماره 10 صفحه 89
3- کتیبه و سد کورش بزرگ در داغستان. که مشهور به سد زولقرنین هم هست. تصاویر و مستندات این یکی رو باید در کتاب عظمت تمدن هخامنشیان نوشته آقای «حسام عسگری» انتشارات مراجعه بفرمایید. معبر دیگر در این زمینه : «سدسازی هخامنشی» نوشته مهران حسنزاده، کتاب ماه علوم و فنون ،ش ۱۷ ص ۸۲
4- راه شاهی: لیدی تا شوش، درباره این راه حتماً دوستان بسیار شنیده اند، آثار این راه، چاپاخانه های بین راهی و پادگان های مسیر در برخی نقاط هنوز وجود دارد، البته در اینترنت چیزی پیدا نکردم، اما برای آشنایی با این آثار به مقاله تاریخچه راه سلطنتی : میراثی که هخامنشیان بودن، جونا لندرینگ مراجعه فرمایید. فکر کنم ترجمه هم شده باشه. منبع دیگر: «راه شاهی، اولین نظام پستی جهان» نوشته احمد حیدری نشریه جوان ص 8
5- درباره مرزهای امپراتوری هخامنشی و مرزبانی در اون دوره هم می تونید به مقاله «مرزهای قدرت شاهان در دورهی هخامنشیان» نوشته رضا موسوی که در نشریه رشد آموزش تاریخ شماره 31 صفحه 14 چاپ شده مراجعه فرمایید.
6- کاخی موسوم به کاخ زمستانی هم در سواحل خلیج همیشه فارس وجود دارد که برای آشتایی با اون به شما مقاله یکی از محققین بومی به نام آقای حسین کیان راد تحت عنوان «کاخ زمستانی هخامنشیان در ساحل خلیج فارس» که در نشریه ایران مهر شماره 14 -15 صفحه 35 منتشر شده جلب می کنم.
7- آقای محمد گلزارخان کیانی از محققین و پژوهشگران بنام، در زمینه آثار هخامنشی در پاکستان یک پژوهش زیبا انجام داده اند که همراه مستندات تصویری و بررسی های موشکافانه است، ایشون متاسفانه نتونستن این پژوهش رو به دلایلی منتشر کنن ولی نسخه ای از اون رو برای استفاده محققین به کتابخانه ملی ارائه دادن که می تونید ازش بهره ببرید، عنوانش هست: «هخامنشیان در پاکستان»
8- آثار هخامنشیان در میان رودان بسیار مشهوره، یکیش همون کتیبه منشور حقوق بشر کورش در موزه بریتانیاست.
که البته اگه منابع دوستان به اینترنت محدود باشه همیشه باید منتظر باشن که دیگرا ن چیزی رو بدونن و اون ها بازگو کننده باشن.
بگذریم، بنابرآنچه گفته شد هخامنشیان در مصر، قفقاز، میان رودان، آناتولی و پاکستان آثاری داشته و دارند اما شاید سوال این باشد که چرا در منطقه شمال شرقی اثری وجود ندارد، در حالی که این منطقه نیز جزئی از امپراتوری هخامنشی بوده است؟ پاسخ اینجاست که بیشتر آثار باقی مانده در این مناطق از جنس کتیبه یا آثار هنری هستند در حالی که در این منطقه اقوام چادر نشین و بیابانگرد زندگی می کرده اند که کسی در میان آنها سواد و فرهنگ لازم را برای استفاده از این آثار نداشته است بنابر این طبیعی است که در این مناطق آثاری وجود نداشته باشد. همینطور است درباره عربستان و بیابان های شمال افریقا، که اتفاقاً تمدن های دیگری هم در این مناطق حضور داشته اند ولی در مناطق غیر متمدن آثاری از خود ایجاد نکرده اند.
نقشه های ساسانی و اشکانی بماند، که خود بحثی جدا ست ولی از آنجا که در این فیلم به آن نپرداخته بنده هم در همین جا گفته ها رو تمام می کنم.