سلام عزیزم دلم برات تنگ شده نمیدونم چیکار کنم هیچ وقت از یادم نمیری دوست دارم
تو بغلت گریه کنم
هر کاری میکنم این تنهایی ازم دور شه نمیره کمکم کن
نمیدونم الان کجایی ولی خیلی دوست دارم ببینمت
دوست دارم صدات رو دوباره بشنوم
تا مثل اون موقع ها با گوش دادن به صدات و
موقعی که بغلم میکردی دوباره اروم میشدم
دلم میخواد خودمو بکشم
نه چیزی واسم لذت داره نه میتونم کاری انجام بدم
دوست دارم ببینمت حسی که الان دارم رو نمیتونم برات توصیف کنم
فقط ای رو بدون که همیشه دوستت داشتم و دارم و خواهم داشت دوست داره گذشته ات و حالت
به امید دیدار امید